ترمهترمه، تا این لحظه: 12 سال و 3 ماه و 3 روز سن داره

ترمه نابم

ترمه پنج ماهه ما

  دختر خوشکلم,ترمه عزیزم 5 خرداد 91 وارد پنجمین ماه از زندگیت شدی قشنگم.عاشق جغجغه هات شده بودی و با تکون دادنشون لذت می بردی.تند تند دست و پا میزدی و دستتو به طرف اشیای دور و برت دراز میکردی.با دقت هر چه تمام به کتاب قصه هات نگاه میکردی.آخه از 4 ماهگی وقتی شبها خوابت نمی برد کتاباتو(کتابایی که عمه مهدخت هدیه داده بود و کتاب پارچه ایت) میاوردم و برات میخوندم.شما هم چشمای قشنگتو از صفحات رنگارنگ کتاب بر نمیداشتی. لثه هات شروع به سفت شدن کرده بودن و مرتب دستای کوچولوتو تا مچ توی دهانت میکردی.از دستای خودت گذشته دستای من و بابا مجتبی هم در خدمتت بودن... خیلی شیرین و خانم شده بودی.توی کریر میخوابوندمت و جل...
11 بهمن 1391

عروسک شش ماهه

  عروسک قشنگم,دختر نازم... چشم باز کردیم شش ماهه شدی عروسکم.کم کم تلاش میکردی سینه خیز به طرف چیزایی که نظرتو جلب میکردن بری.خیلی بامزه بودی.توی رورووک می نشستی و تند تند این ور و اون ور میرفتی.کافی بود من از کنارت تکون بخورم به سرعت با اسبت خودتو بهم میرسوندی.ازت غافل میشدم پای جاکفشی بودی و در قفسه هاشو تند تند باز میکردی و به کفش بابا مجتبی که میرسیدی توی بغل میگرفتی و می نشستی. لثه هات همچنان اذیتت میکردن و تمام اسباب بازیهاتو توی دهانت میکردی حتی گاهی پاهاتو بالا میاوردی و توی دهانت میکردی. الان که مینویسم دلتنگ اون روزات شدم...     ...
11 بهمن 1391
1
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به ترمه نابم می باشد